دریاچه
یه صبح جمعه خیلی سرد همراه عمو و مامان جوون و باباجوون رفتیم دریاچه شهدای خلیج فارس
تا 3 روز هر کس رو که میدید تعریف میکرد که:
قایق...مامان جوون ..باباجوون..صدرا...قایق...گریه...نون...جوجه...آقا...
قایق...کامو(کامیون)...قایق...عمو...صدرا...
قایق...
و چند هزار بار اینا رو تعریف کرد
هر روز هم بیدار میشه که بریم قایق
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی